آخرین بروز رسانی دسامبر 3rd, 2022 12:52 ب.ظ
سپتامبر 24, 2017 مدیر سایت مشاهیر 0
ماكس وبر جامعه را به دو دسته سنتي و عقلايي تقسيم مي كند. به نظر او جامعه سنتي يك جامعه بدون تعقل است،حال آنكه جامعه عقلايي بر اساس ويژگي هاي مطبوعات و ديگر نهادهاي جامعه مدني شكل مي گيرد. به اعتقاد ماكس وبر در جامعه شناسي سياسي مقوله اقتدار يا سلطه مشروع را از قدرت جدا مي كند. اقتدار يا سلطه مشروع آن است كه گروه معيني از مردم با رضايت و رغبت از فرمان معيني كه شخص يا اشخاص معين مي دهند، اطاعت كنند. وي سه صورت براي اقتدار قايل است:
انواع شكل هاي اقتدار :
1 سنتي : فرمانبري به خاطر مشروعيت نظامي كه به دو صورت موروثي يا سالمندسالاري است.
2. پيشوايي يا كاريزماتيك : فرمان پذيري مبتني بر اعتقاد به خصوصيات ويژه پيشوا
3. قانوني : اقتدار به علت قبول يا تصوير مشروعيت نظام قانوني است. در اقتدار قانوني، بوروكراسي يا سازمان اداري جايگزين نهادهاي سنتي سلسله مراتب اجتماعي و… مي شود و فرد به جاي رغبت در نظام سنتي به عنوان شهروند تعريف مي گردد.
ماكس وبر تحولات هنري، فنون و وسايل ارتباط جمعي را نتيجه رشد عقلانيت مي داند. او به طور مستقل به مقوله مطبوعات تحت عنوان جامعه شناسي مطبوعات پرداخته است. او در اين مبحث براي مطبوعات چندخصوصيت تازه قايل است:
1. مطبوعات(رسانه هاي جمعي) عامل جديدي در قدرت اجتماعي هستند و به همين سبب ارتباط موثري با
نهادهاي سياسي و اقتصادي پيدا كردند.
2. به دليل وابستگي مطبوعات به دو نوع مشتري(خوانندگان و صاحبان آگهي) و افزايش نقش صاحبان آگهي در
مطبوعات و نياز بخش خصوصي و نهادهاي اقتصادي به افكار عمومي از سوي ديگر، مطبوعات نقش تازه اي در
سرمايه گذاري و گردش ثروت در جامعه يافته اند.
3. به دليل نهادي شدن يا تبديل مطبوعات به موسسات اقتصادي، هويت و نام و نشان افراد در مطبوعات كم رنگ
تر شده است به عبارت ديگر، افراد به وسيله مطبوعات شناخته مي شوند.
جولای 19, 2020 0
جولای 19, 2020 0
ژانویه 11, 2020 0
ژانویه 11, 2020 0
سپتامبر 17, 2017 6
سپتامبر 20, 2017 3
آوریل 28, 2018 0
دسامبر 03, 2022 0
جولای 19, 2020 0
جولای 19, 2020 0